شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

قاطی شدن با مرغا!

مرغ هم گرون شده، دیگه قاطی مرغا شدن نمی صرفه.

نظرات 15 + ارسال نظر
مهندس هویج شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 02:33 http://havijoo.blogsky.com

از آنجا که حالمان خوش نیست نمیتوانیم بخوانیم و لذت ببریم. اما می آییم و دگر وقت لذت میبریم.
باشد که حالمان به از دیگ و امروز گردد.

پ.ن : بسیار عالی مینویسید. همان اندک مقدار هم که خواندیم مستفیض گشتیم جانا

ممنونم ایشاالله توی یه حالِ خوش اینقد دستو پا بزنی که ... D:

friend یکشنبه 1 مرداد 1391 ساعت 15:32 http://mansiiivakil.blogfa.com

پوست اندازی خوبه... فقط درد داره فکر کنم. بعده ها بهمون بگو چجوری بود.

درد داره و سردرگمی زیاد هم البته... الانه گفتمش!

فاطیما یکشنبه 1 مرداد 1391 ساعت 12:51 http://dokhis.blogfa.com

چرا نمیخوای واسه پوست اندازی نظر بدیم؟؟

خو باشه نمیدیم...

دلیل خاصی نداره.

الناز یکشنبه 1 مرداد 1391 ساعت 00:07

من که از اول پوستی نداشتم که تازه بخواهم بندازم..هرچه هستم همه دیگرانند همین و بس

پوستین دوزیه دیگران برای ما، قبول دارم که واقعیتِ.

ربیا شنبه 31 تیر 1391 ساعت 15:55 http://www.rebia.blogsky.com

به نام سلام

تو پست آخرت بخش نظراتو حذف کردی ...
خواستم بگم بیشتر نوشته هات همرنگ عنصر آخر "ملغمه"ی این روزهاتن...
امیدوارم در نهایت خوش رنگ شه، راستی تنها به عنوان یک نظر که حتی حق تایید نکردنش رو هم داری : حسن قلم رو تو داوری هات رعایت کن، حتی اگه یک فکر با نوشته ی من و بدون واقعیت به کمی هم منحرف شه فکر و قلمم جوابگوی این انحرافن ...
بازم نمیدونم...

همیشه پاک باشی

تا سلام ... والسلام

سعیم بر اینه که همه ی نظرات رو تایید کنم.
بی رنگی بهتره: " چونکه بی رنگی اسیر رنگ شد/ موسیی با موسیی در جنگ شد".
انحرافی که شما ازش حرف می زنید بنا به معیارهای من یک چیز پی نسب و نه مطلق است پس اگر حرفی رو خلاف ِ عقایدِ خودم دیدم، اون رو منحرف نمی دونم.
ممنون از شما و حضورتان.

بهار شنبه 31 تیر 1391 ساعت 03:00

حالا کی شما روقاطی مرغا راه میده؟

نمیدونم، راست میگیدا شاید اصن راهم ندنااا

friend جمعه 30 تیر 1391 ساعت 19:11 http://mansiiivakil.blogfa.com

شوخی شوخی، با مرغم شوخی؟؟؟؟؟؟
چقدم همه مدافع مرغن اینجا:دی (ازجمله خودم)

بگو ماشاالله

فاطیما جمعه 30 تیر 1391 ساعت 02:07 http://dokhis.blogfa.com

هووممم

اوهووممم

چیستا جمعه 30 تیر 1391 ساعت 00:47

جونم آرایه های ادبی ینی
الکی بهونه نیار شوخی تو قبل از گرون شدن مرغ هم برای قاطی شدن مصمم نبودی .. تو چشای من نگاه کن و تایید کن حرفم ُ آورین

خب قبل از گرونی مرغ سکه بود که گرون شد. یه نتیجه گیری منطقی: با گران شدن سکه هم قاطی شدن با مرغا نمی صرفه

utopia پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 23:00 http://utopia90.blogsky.com

و خیلی چیزهای دیگر نیز هم

قس علیهذا...

مریم پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 17:30 http://soir.blogfa.com

راستی این همه خوشبختی محاله محاله...

بله بله، محاله محاله ...

مریم پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 17:28 http://soir.blogfa.com

تازه باید صفم ببندی... ولی ازون طرف اگه مرغ شدیم یا رفتیم قاطی شون با ارزش میشیم...فک کنین من مثلا 50 کیلو مرغ باشم اگه آزاد باشه میشه 350000 تومن...
اون دفعه قبلی هم مثه اینکه جو زده شده بودم آدرسو بلاگ اسکای زدم...

اگه مبنا اینه که شما میگین من دوس دارم خاویار بشم خُب، مثلا من که 86 کیلوام میشم خدا تومن پول

الناز پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 17:12 http://life-code.blogfa.com/

دقیقا برعکس الان قاطی شدن با مرغا خودش کلی افتخار داره که نسیب هرکسی نمیشه...
بعله آقا بعله

ما که نگفتیم افتخار نداره، گفتیم نمی صرفه

friend پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 15:45 http://mansiiivakil.blogfa.com

خب اگر مبنای منفعتگرایانه داشته باشید استدلال صحیحی می نماید و نمی صرفه... اما همش که این نیست ...:) گاهی بعضی چیزا نمی صرفه اما خیلی می چسبه... خدایی... تازه تجربه نشون داده هر چی بیشتر نصرفه بیشتر می چسبه. رابطه معکوسی بینشون هست گاهی!
شعار تبلیغاتی خوبی می شه ها...

آیا باید بگم " بنازم تجربه را" یا نه؟

علی پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 14:57 http://2fblog.mihanblog.com/

سلام امیدوارم همیشه موفق باشی

سلام.
ممنونمُ شما هم همینطور.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد