پدیده ی مرگ به طور عام و مرگ عزیزان و نزدیکانم به طور خاص چالش ذهنیی به درازای تاریخ برام ایجاد می کنه. این چالش در دو بخش خلاصه میشه، اول اینکه آیا زندگی به این پوچی که آخر و عاقبت همه به زیر خاک می انجامه ارزشِ کردن! داره؟! و دوم اینکه آیا این انسان با این همه دک و پوز و ابر و باد و مه ایی که همگی برایش در کارند می تواند بیهوده آفریده شده باشد و عاقبتش به تجزیه شدن در خاک بیانجامد؟!
+ متولد تیر ماه بود و زندگی، آخرین تیرش را هم که منجر به مرگش شد در تیرماه نصیب کرد.
سلام بستگی داره سختی ها یا شیرینی های زندگی رو ببینی اما فکر کنم دنیا ارزش زندگی کردن رو داره![](http://www.blogsky.com/images/smileys/103.png)
خدا دوستتون رو هم بیامرزه
دوست نبود، از فامیلای نزدیک بود!
دوباره که غیب شدی شیخ...
آمدم جانت به قربانش
یا شایدم جانت به قربانم
و یا حتی جانش به قربانت...
نمیدونم یکی از همینا که گفتم
سلام شوخ شب خوبی؟چرا ازت خبری نیست؟ چشمم به صفحه اول این وبلاگ خشک شدکه.ما که دلمون هزار راه رفت.
سلام بهار...
خوبم :)
شاد باشه روحش
امیدوارم...
ممنون :)
همه چی خوبه خبرنگار عزیز!
خوبید آیا جناب شوخ؟!
سلام لپ لپ ِ طلا...
بدک نیستم
آدرستم همیشه بذار، لطفا!
هر ادمی که از این دنیا میره اونقدر باور کردنش سخته که انگار اولین آدمیه که مرده...
ولی همه ما درگیر یه دور باطلیم
به دنیا میایم ... زندگی میکنیم... از دنیا میریم.
هرچند امیدوارم همه ی قضیه به این سادگیا نباشه...
سیزیفِ درونت سیزیف ِ درونمو بیدار کرد!
همیشه بعد از مرگ آدما این افکار میان سراغت؛ لمسشون کارسختی هست و صبر لازمه و قبول ِ مرگ،روحشون شـاد..
+خیلی به خودمون سخت گرفتیم زندگی رو ..
بله درسته... ممنون
+ یه کم بیشتر از خیلی...
به نظرتون خدا چیزی رو بی هدف آفریده؟
اصلا عبث بودن کار خدا امکان داره؟
انسان خودش باید تلاش بکنه تا بهترین زندگی رو اون دنیا داشته باشه
مگه مرگ پایان همه چیزه. تازه زندگی واقعی توی اون دنیا شروع میشه
سوره های واقعه ، نسا و آل عمران رو حتما بخون
چی بگم والا؟!
اگه شد به چشم، می خونم.
خدا بیامرزدشون و عیدتون مبارک آقا
ممنون
بر شما هم مبارک
روحشون شاد
ممنون
تسلیت...... همراه با آرزوی آرامش روح برای بازماندگان....
+++ و تبریک بابت عید فطر...
ممنون...
+++ بر شما هم مبارک باشه
مرگ است که می آید...
در مورد سوال اولت : با توجه به جبر جغرافیایی که درش گرفتاریم نمیدونم واقعا این زندگی ارزش کردن رو داره یا نه اما اینو خوب میدونم که شخصا شجاعت و یا حماقت پایان دادنش رو ندارم و در مورد سوال دومت :جواب من بطور قطع و یقین " نه" هست اما اینروزا در به در دنبال همون " عدل " معروف هستم .
+ ما یه مثل ترکی داریم که ترجمه ش یه چی تو این مایه هاس :خدا ازدستتون گرفت مهر و محبتش رو از دلتون هم بگیره ( مثله دیگه )
شجاعتئ یا حماقت؟! مساله این است...
خوبه که یقین داری...
+ مثلو اگه از اون وری نگاه کنی خیلیم خوبه!
همیشه وقتی یکی از نزدیکان فوت میشه آدم ناخودآگاه درگیر این سوال ها میشه.
بارها با فکر مرگ عزیزانم گریه هم کردم.
به اعتقاد من این زندگی و مرگ بعدش نمیتونه بیهوده باشه ولی خیلی پیچیده است.
+خدابیامرزدش.
بله این فکرها به آدم هجوم میاره ولی نباید بهش اجازه ی جولان داد چرا که آدمو اذیت می کنند!
+ ممنون
روحش شاد...
من میگم ارزش نداره...کاش برگشتی نبود...
ممنون
به کاش و آرزو نیست ولی...
به همون دلیل دک و پوز و ابر و باد و مه،فک میکنم زندگی پوچ نیس.شاید ما پوچش میکینم.من پوچش میکنم.خیلی بده.
شاید!
باد با چراغ خاموش کاری ندارد
اگر در سختی هستی , بدان که روشنی . . .
------------------
من در برخی از امتحاناتم مردود شدم اما دوستم تمام درسهایش را با موفقیت گذراند.
اکنون او یک مهندس در شرکت مایکروسافت است
و من فقط مالک مایکروسافت هستم ... بیل گیتس
6514
پس چی؟ چراغ خاموش با با کار داره؟!