دیگه تا الان حتما خیلیاتون از آتش سوزی توی دبستانِ دخترانه روستای شین آباد در شهرستان پیرانشهر مطلع شده اید و البته حاشیه های بعد اون که وزیر به مجلس رفت تا گزارشی از حادثه و وضع مصدومان بده و در این میان ادعا کرد که مصدومان حالشون مساعده و حتی به سرود خوندن مشغولند! بعدِ این گزارش پر از دروغ بود که خبر رسید یکی از دخترکان این سرزمین در نهایت درد و پریشانی و در اثر جراحاتِ وارده از آتش سوزی فوت شده است.
در زیر خبر فوت این دانش آموز دبستانی در یکی از سایت های خبری، یک هم وطن ِ شاعر، فی البداهه شعری سروده بود که بسیار بسیار متاثر کننده و البته پر مغز و زیبا بود و حیفم آمد اینجا با شما به اشتراک نگذارم:
سرودی بخواندم که جان در قفاست / / دعا کرده ام و آن چه بی مدعاست / / خدایا تو طاقت بده مادرم / / که گوید هنوزم نگه بر درم / / صدا می زند نازنین دخترم / / چه خاکی شد از رفتنت بر سرم / / بیا دخترم سر به زانو گذار / / نبینم ز آتش شوی بی قرار / / / تو را آتشی جان اگر سوخته / / دل مادرت عمری افروخته / /
یه روستایی که میرم هنوز بخاری نفتی هست .....و من سر کلاس همش به این فکر می کنم اگه اتفاقی برای این بخاریه بیفته اول خودمو نجات میدم یا اول بچه ها رو ؟؟؟.....هنوزم نفهمیدم چکار می کنم ......و هنوزم نفهمیدم وقتی تو کشوری زندگی می کنی که به همه گاز میده چرا ما باید تو کلاس بخاری نفتی داشته باشیم .....
امیدوارم که دیگه توی هیچ جا شاهد این ماجرا نباشیم.
جمهوری اسلامی ایران است...
بسیار متاثر کننده بود ...
به قول یک دوستی بر این حادثه اگر خون بگرییم رواست ...
بله واقعا رواست :(
نمیخوای پست جدید بذاری؟؟
پستِ جدیدم نمیاد!
گلی خوش بو در حمام روزی رسید از دست مخدومی به دستم...یدم همه شعرمی گن گفتم از قافله عقب نمونم...
و این قافله ی عمر عجب می گذرد...
سوختن جسم بهتر از سوختن روح و روانه آدمه. بی شک اولی هم درد داره ولی من ترجیحش می دم. باورت می شه دلم میخواد جای اون باشم:(((((((((((( چقدر من خر و ناشکرم ... نه؟؟؟؟؟ خدا منو ببخش
سوختن جسمِ تو، سوختنِ روح و روان کسانی هستش که دوستت دارند... پس چنین آرزویی نکن!
شوخی مادر چه کم فروغ شدی!!!!!!!!!
فروغم رخ درنقاب خاک کشید!!!
خانم یادگاری هم. . .
وکالت بلا عزل دارین شما؟!
سلام دوست خوبم .
ای کاش این آقایون اصلا وجدانی داشتن تا ارزو میکردیم کمی وجدانشان بیدار شود .
ای کاش...
بله..؟؟شوخی...غمگینم...
میدونم... و من هم!
چی بگم و.الا شوخی....
راسی اون باز شد دمت گرمممم
گاهی زبان قاصر است :(
خواهش می کنم، امیدوارم که به دردت خورده باشه.
ای کاش خانه این اقیون هم با بخاری نفتی کار میکرد و در خانه شان دستگیره نداشت تا میفهمیدن این دختران چی کشیدند . واقعا نمیدونم اون دنیا چی میخوان جواب بدن .
شاید درست تر باشد که این را برای کسی آرزو نکنیم بلکه وجدان بیدار را برایشان آرزو نماییم!
این دخترک اگه بزرگ میشد زیر شکنجه میمرد..زیر شکنجه دردش بیشتره یا سوختن..؟؟
فاطیما... :(
لولو برد. . .
ممه رو دیگه؟!
Qazie chie? Man inja az donya bixabaram?
توی یکی از دبستانهای دخترانه ی شهرستان پیرانشهر 30 نفر از دانش آموزای دختر و معلم و سرایدارشون آتش گرفتن و متاسفانه دیروز یکی از دانش آموزان بر اثر جراحات وارده فوت شد و ظاهرا حال چند نفر دیگه اشونم خیلی بده :(
لابد بچه فضول(در واقع کنجکاو) باید مستحق یه همچین تنبیهی باشه!
در خطاب به اون دوست خوب که دقیقا نمیدونم با این حرفاش چیو میخواست ثابت کنه!
مثل اینکه صرف این فعل سوختن با معنی های مختلف مشق هر روزمون داره میشه!
خیلی متاسف شدم از شنیدن چنین استدلالی از آن دوستمان!
ای وااای... منم شنیدم و چقدر ناراحت شدم
جدیدا نسبت به خبرای بد خیلی حساس شدم... زیاد
امروز دوستم در مورد دخترخالش که جدیدا با نامزدش به دلیل مشکلاتی بهم زده حرف می زد که انقدر ناراحت شدم اشک تو چشمم جمع شد... بعد دوستم که از این حرکت من مات و مبهوت بود زبونش بند اومد دیگه:(
آآآآآآآآآآآآآه
و من با شنیدن خبر مرگ و دیدن تصویرش فقط :((
دلتان چرکین شده؟؟؟؟
نه جانم، چرا باید دل چرکین شده باشم؟!
به هر حال این اوضاعی است که می بینید و تفسیر لازم ندارد. قسمتمان این بوده یا نبوده دیگر اهمیت ندارد. سگ بریند روی قسمت و همه چیز.
پیش خودشون چی فک کردن
کردن من نمیدونم
رو بالشتی که از مرگ (پرنده ها)پر است نمیشود خواب پرواز دید.
حالا مسوءلین
واقعا تاسف باره که یه همچین خبرایی رو بشنوی و بفهمی تو چه مملکتی زندگی میکنی.
تشتِ بی عاری خیلی وقته که افتاده ...
سلام
اتفاقی که نباید افتاده است، زخم ها می سوزند و نمی دانم چرا این نمک ها می شکافد زخم دل؟!
و کسانی بی غم تر از آنند که حتی خم به ابرو بیاورند و زمین و زمان را مقصر می دانند اما خود را نه!
injori chiza dg to iran adi shode
har sal ye etefaq hich kasi ham b fekr nis
bache ha dg mitarsan beran madrese
بله، متاسفانه اینجوری شده :(
انگار آموزش پرورش و سایپا برا کشتن ملت مسابقه گذاشتن. . .
گویی ...
ما زمان رژیم سابق درس خونده ایم تو هر کلاسی حداقل 60 دانش آموز بود روی هر نیمکت چهار نفر می نشستند
کلاس ها حداکثر 50 متر بود فاصله نیمکت اول تا تخته سیاه حداکثر یک متر بود اون زمان تخته سیاه بود و گچ
وسایل گرم کننده کلاس با سرمای اون زمان که گرما ترین روزش 10 درجه زیر صفر بود و گاهی تا بیست درجه زیر صفر هم می رسید مدراس هم باز بودند یک بخاری نفتی چکه ای بود هیچ وقت هم در این دوران تحصیل 12 ساله با یک سال ردی 13 سال نشیندم که دانش آموزی به علت آتش سوزی ناشی از بخاری کلاس سوخته باشد
فکر کنم علت آتش سوزی های فعلی فضولی بچه های امروزی باشد
کاش جمله ی آخرو نمی نوشتین یا من نمی خوندم...
هرچقدم وسیع نگاه کنیم برای اصلاح جهان اول باید خودمونو اصلاح کنیم. . .
نمونه ش همین پستت!!!البته فکر کنم هم عقیده باشیم. . .
ظاهرا تو این مورد اختلافی نداریم!
حال آدم از این همه دروغی که به خوردش میدن به هم میخوره
آن شنیدستی که روزی زیرکی با ابلهی / گفت کین والی شهر ما گدایی بیحیاست