ساعت 3 بعد از ظهر امروز بود که صدای زنگ آیفون ِ خونه اومد. رفتم دیدم یه خانم میانسال با یه دختر بچه و یه پسر (که از چهره ش می شد فهمید " اختلال سندرم داون" داره) جلوی در هستند و گفتند با پدرم کار دارند.
پدرم اون موقع خواب بود و من گفتم بابام خونه نیست!
بعدش بلافاصله پرسیدم چه کارش دارین؟
زنه جواب داد که اینجا غریبیم و جایی رو هم نداریم بریم و شمارو بهمون معرفی کردند.
نمی خوام دروغمو توجیه کنم اما بنا به خاطر پدر و مادرم، هر وقت و نا وقتی کسایی مثل این خانم و یا کسایی با مشکلات دیگه میان در خونه مون و گاهی من واقعا دلم نمیاد که پدر و مادرم اینقدر اذیت بشند، اونم وقتی که خوابند و بعدش باید 20 تا پله رو برن پایین و ...
کارکرد ذهن ِ آدمی خیلی عجیبه و آدمو به فکر وا می داره. اینو گفتم تا تصمیمی که ذهنم در کسری از ثانیه گرفت رو بگم. یک آن در ذهنم جرقه ی این زده شد که اینا غریبن و تو دروغگو، پس یا باید دروغتو با عافیت طلبی ادامه بدی و روش مُسّر باشی و یا به فکر این "در راه مانده ها" باشی.
به اونا گفتم صبر کنن و رفتم بابامو بیدار کردم ...
خوبه که آدم از کار ِ خطایی که کرده زود پشیمون بشه حتی اگه خطر بی آبرویی تهدیدیش کنه.
مردم این جامعه راست کفتن رو دوست ندارن! همچین مشگلب که میگی بارها در گیرش شدم!
متاسفانه من هم جزیی از این مردمم و امیدوارم همگیمون با هم دست از این عادت برداریم....
ممنون از حضورتون
ﻳﻪ ﺟﺎﻳﺰﻩ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩﻡ ﺩاﺭﻱ ﺷﻴﺦ ﺟﺎﻥ...
چشمم آب نمی خوره...
گاهی وقتا پشیمونی و ابراز پشیمونی، خود باعث پشیمونی میشه
آره ولی پشیمونی از اشتباه، مشمول این حرفت نمیشه به گمانم، یا حداقل همیشه مشمولش نمیشه.
خودت دانی وبس...
واچراکامنت من اینجوری شده!!!
وا چرا کامنتاتو اینجوری میذاری؟!
:)
نه من منظورم آدمایی نبود که گاهی بنا به مصلحت راستش رو نمیگن منظورم آدمای ذاتا دروغگو بود
بنا برین شما ازین قاعده مستثنا اید
امیدوارم تونسته باشم خیالت رو راحت کرده باشم
اونقد خوب خیالمو راحت کردی که اصلا انگار مهندسیتو در رشته ی "خیال راحت کنی" گرفتی
تبارک الله برتوجوان که برشیطان درونت(نعوذوبه الله)غلبه کردی...
پس مااومدیم اونورااااحله دیگه:D تبارک الله برتوجوان که برشیطان درونت(نعوذوبه الله)غلبه کردی...
پس مااومدیم اونورااااحله دیگه:D
کدوم ورا؟!
چی بام؟ بام شیب داره؟! شیب؟! (امیدوارم کلیپشو دیده باشی وگرنه آب در هاون کوبیدن میشه)
سلاااااااااااام....
*** بنده از این تریبون بسی زیاد تبریک عرض می نمایم خدمت شما که جرئت قبول اشتباهتون رو حتی به قیمت یه کمی آبرو ریزی داشتین....
*** خلاصش که مراتب تبریکان ویژه ما را پذیرا باشید...
سلام به لُپِ طلات( بر وزنِ روی ماهت بخون لطفا)!
ممنانیم ...
ولی به قولِ خواجه عبدالله انصاری: " من این همه نیستم".
درود بر تو
هیچ چیز به اندازه دروغ و دروغ گو پیش من قباحت نداره! به نظرم ذات آدم دروغگو هیچوقت عوض نمیشه
اه چقد من بدم میاد ازین آدما
چندش
(کماکان تو همون فازیم :) )
درود بر شما هم
امیدوارم از این عمل ِ قبیح دورتر و دورتر بشیم!
به نظرم هر ذاتی می تونه به سمت ِ خوب شدن و یا بد شدن تغییر کنه (البته این تعاریف ِ خوب و بد در اکثر اوقات تعاریف ِ " نسبی" هستند )
امیدوارم این بار منِ دروغگو رو فاکتور گرفته باشی و ازم بدت نیاد!
بیا بیرون از اون فاز، به جاب فاز برو فضا، خرجش یکی دو پُکه ها
دقیقاااااااااااااا من شدید موافق این پستم
منم دقیقا و ایضا شدیدا موافقشم... )