کاریش نمیشه کرد، یادداشتم نمیاد، چیزی ندارم بگم ولی عرصه رو خالی نمی کنم تا شما "دلواپس" نشین.
نیم ساعت بعد!
بعد از خواندن این خبر (کلیک کنید) خودم را از منظر داعشیان مستوجب عقوبت دانستم، چون هم زیاد فوتبال نگاه می کنم و هم هر از گاهی ریش پرفسوری می گذارم. اما نکته ی انحرافی این خبر به نظرم این است که ما چقدر از این قوانین من درآوردی داعش تعجب می کنیم و کم مانده است که شاخ در آوریم باید به دیگرانی هم که از ما خبردار می شوند و هر از چندی شاید یک جا بخوانند و ببینند و بشنوند که در ایران "گشت ارشاد" مسئول جمع آوری بدحجابان است و در بعضی از ادارات آقایان حق ندارند با آستین کوتاه وارد شوند و ... ، حق بدهیم که ما را یک " گونه" ی خاص نگاه کنند و شما خود حدیث مفصل خوانید از این مجمل.
اﻻﻥ ﻓﺴﻔﺮ ﺳﻮﺯﻭﻧﺪﻡ ﺑﻪ ﻛﻨﻪ ﻣﻂﻠﺐ ﭘﻲ ﺑﺮﺩﻡ
اصلا من خسته نباشم.
برای دلنگرانی های زندگی شخصی...
زندگی به کامت شیرین باشه :)
ﭼﺮا ﺩﺭﻭﻍ ﺑﮕﻢ ﻣﻦ اﻻﻥ ﻏﺼﻪ ﺩاﺭﻡ اﺻﻼ ﻓﻜﺮ ﻋﻤﻴﻖ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﻛﻨﻢ...
غصه؟! برای چی؟!
نه دیگه توقع همچین مقایسه ای نداشتم...
یه خرده دقیق به قضیه نگاه کن می فهمی مقایسه از چه بابتی هستش!
+++ دهان بنده به اندازه ی مجموع عرض شانه ی خودم و مهربان همسر؛ از آن جهاد نکاح گروه داعش و جدول زمان بندی اشان برای این امر جهادی!!! باز مانده است، بسته هم نمی شود!!!
البته ناگفته نماند که این خبر رو من فقط از خبرگزاری های ایرانی شنیدم و همین خودش شک و شبه به وجود میاره هرچند هر عمل عجیب و غریبی می تونه از اینها سر بزنه، متاسفانه.
از داعشیا نترس
منم لینک کن
نمی ترسم، بیشتر نگرانم!
شیرین شیرینه شیرین گشت که سم
عشق تو تیشه دایسه ده سم