هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم
درباره من
( ویرایش جدید، لطفا مطالعه بفرمایید )
من با شمایی که این جا را می خوانید متفاوتم. این تفاوت، از دیدگاه ِ من و شما نسبت به تمام امور ِ نشات گرفته است و سطح این تفاوت می تواند از کم تا زیاد متغیر باشد. شما مرا آن گونه که هستم بخوانید و سعی در قضاوت کردنم نداشته باشید و اگر نوشته هایم برایتان خوشایند و یا ناخوشایند بود در جریانم بگذارید و نقدم بکنید. نقد و نقادی را استوانه ی تمدن سازی نام نهاده اند، پس من از هر انتقادی استقبال می کنم. این کار می تواند یک تمرین ِ خوب باشد برای من و شما تا همدیگر را با تمام تفاوت ها بپذیریم و بتوانیم از طریق گفتگو از اصطکاک در روابطمان بکاهیم.
ادامه...
نیمه ی پر و این حرفاا
بیشتر اون حرفا...
خیر بنده یک مرد هستم از جنس کنگلومرا!
حالا بازم تنفس میدی؟
معاذالله از این فتنه ها که بر پاست.
شوخی!دوباره اومدم اینجا که بگم خیلی حال میکنم با وبت....
زود خوب شو!
سبز باشی....
ممنون.
اینم یه جور دیدنه....
یه جور خوبش ِ انگار!
ممنونم ازت..با حرفت آروم شدم
اینجور موقع ها باید گفت خواهش میکنم! آره؟!
خو چرا اینقد حال من خرابه الان؟؟؟؟
شاید هنوز پوستت اونقد که باید کلفت نشده!
اینه دیگه...
راستی احوالتون چطوره... در راستای پست قبل...؟
بهترم، ولی مشکلات سر ِ جاشونن... شاید من پوست کلفت شدم!
ممنون.
این نیمه پر دیدنت مرا خفه نموده!
ور دل ما هم بیا!
تازه اومدیم کسی رو نداریم!
در صورتی که برام محرز بشه که از جنس لطیف انّاث هستی حاضرم تنفس مصنوعی بدم بهت.