هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم
درباره من
( ویرایش جدید، لطفا مطالعه بفرمایید )
من با شمایی که این جا را می خوانید متفاوتم. این تفاوت، از دیدگاه ِ من و شما نسبت به تمام امور ِ نشات گرفته است و سطح این تفاوت می تواند از کم تا زیاد متغیر باشد. شما مرا آن گونه که هستم بخوانید و سعی در قضاوت کردنم نداشته باشید و اگر نوشته هایم برایتان خوشایند و یا ناخوشایند بود در جریانم بگذارید و نقدم بکنید. نقد و نقادی را استوانه ی تمدن سازی نام نهاده اند، پس من از هر انتقادی استقبال می کنم. این کار می تواند یک تمرین ِ خوب باشد برای من و شما تا همدیگر را با تمام تفاوت ها بپذیریم و بتوانیم از طریق گفتگو از اصطکاک در روابطمان بکاهیم.
ادامه...
آره...
روحش شاد...
ﻋﻜﺴﺶ ﺭﻭ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﻳﻪ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺷﻲ ﺑﻬﻢ ﺩاﺩ...
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﺧﻮاﺳﺖ...
رفت آن سوار...
یکی یکی کستیی که ذهن و روح ما رو با یه فضای خاص پیوند میدادن دارن میرن! سست شدن این پیوند و دور شدن از اون آرمانها آزار دهنده تر از مرگشونه...
ناراحتی ما برای شخص او و یا افرادی که میمیرند نیست، برای شیخصیت و کیش انسان دوستانه شان است...