خیام برای من نه ریاضی دان است نه منجم و نه حتی حکیم!
من خیام رو دوست دارم چون وقتایی هست که غم دیروز و فردا احاطه ام می کنه و این خیامِ که به زمانِ حال بَرَم می گردونه، از فردایی که هیچ خبری ازش ندارم وا می رهاندم، بالاخص اونجایی که می سراید:
ایدل چو زمانه میکند غمناک
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت
*********
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات بجز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
*********
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
دیروز تولد 90 سالگیش بود و من امروز خبردار شدم. اما 3 سال از 90 سالگیش جوان تر بود که بر اثر سرطان خون درگذشت...
رمان کوری را چند سال قبل خواندم، مجذوبش شدم و با این رمان بود که ژوزه ساراماگو را شناختم.
ژوزه تولدت مبارک.
احساس تعلق خوبه یا بد؟ به نظرم به هیچ وجه نمی تونی قاطعانه جواب بدی.
گاهی وقتا گسستن و بریدن یه آرامش خاطری بهت میده که قابل وصف نیست، این بریدن می تونه توو هر حیطه ای باشه، اما وقتاییم هست باعث میشه پوچ بشی، پوچ ِ پوچ...
کاشف به عمل اومده که بودن توو سیکل خوش شانسی و راه افتادن کارا، افق ِ دیدِ آدمو خیلی روشن می کنه، به حدی که به نظر من، تاثیر میذاره روی افزایش امید به زندگی. این جوری اگه پیش بره عددِ امید به زندگیه من سر به فلک می کشه و مثِ قدِ دیلاقم از متوسط جامعه یه خُرده بیشتر میشه و اونوقتِ که باید گفت:
ای خواجه رسیده است سرت به جایی/ کز اهل سماوات به گوشت
برسد صوت گر عُمرِ تو چون قدِ تو باشد به درازی/ تو زنده بمانی و
بمیرد ملک الموت
در باب ملاعبه از رسول اکرم توصیه ای نقل شده است که قبل از نزدیکی و جماع حتما حتما ملاعبه ای (بازی و شوخی) صورت بگیرد تا آمادگی کامل حاصل شود...
واقعا مسئولان ما این توصیه ی پیامبر را در حق ما به نحو احسن انجام می دهند!
شاید هر کس دیگه به جای من بود بعد این همه مدت طولانی که غیبت داشته در بابِ نبودنش چیزهای زیادی میگفت اما من " حوصله" ندارم که بگم! اما برگردان فارسی یک شعر کردی از دکتر فرهاد پیربال براتون میذارم که آوردنش اینجا و تو این لحظه خیلی بی ربطه به همه چیز:
اَبَر مرد تنها برای آن هدف/ پا به هستی می گذارد/ که بچه هایش را چنان تربیت کند/ که بتوانند علیه پدر خود طغیان کنند/ ابر مرد پا به هستی نمی گذارد/ مگر برای آن که بچه هایش تکه تکه اش کنند.
یک sms که خیلی وقت پیش به دستم رسید و بسی نعره زدم در تاییدش بعد از خواندنش:
در کلاس چهارم ابتدایی دوستی داشتم که مردود شد و ترک تحصیل کرد و من درس خواندم و مهندس شدم. حالا او یک دستگاه پورشه دارد و من یک دستگاه تناسلی!
و اما خبری که همین الان ( باور بفرمایید همین الان خبرش رو برام فرستادن) به دستم رسید:
جایزه نوبل شیمی در سال 2012 به دکتر احمد محمودی نژاد ( یه کم قریحه و البته یک اپسیلیون هوش داشته باشین لطفن!) رسید. این نخبه ی ایرانی توانست در مدت زمان کوتاهی ریال را به پشگل تبدیل کند.