عکاس: Mark Vincent Muller
.........................................................................................
+دانلود ترانه ای شنیدنی از Yasmin Levy (اسم ترانه: La Algeria)
قسمتی از ترجمه فارسی ترانه:
من برای فراموش کردن تو می نوشم و می نوشم و می نوشم!
من نمی توانم تفکر کنم و می خوابم و می خوابم و می خوابم!
مسافرت با قطار برای من خیلی دلچسبِ؛ قسمت اعظم این دلچسب بودن به خاطرِ وجود مبارک و پر برکتِ توالتِ. هر بار که با قطار مسافرت میکنم، خودم رو ملزم به قدم نهادن در آن وادی می کنم و دو چیز از همه برام جالب تره که یکیش اعتماد به نفسمو تقویت می کنه و دیگری روحیه ی جستجوگرمو قلقلک میده. اولین مورد که بهم اعتماد به نفس میده، حفظِ تعادلْ وقت نشستن روی کاسه توالت است که همیشه سربلند هستم پس از اتمام کار. اون یکی که کنکاشگریمو به رُخ میکشه اینه که افاضات (شما بخوانید اضافات) ما به طرز متهورانه ای به روی ریل می افته و این یعنی سوراخ بودن کاسه توالت، ریل رو دیدن در حال حرکت و رشد بی رویه ی گیاهان (چه بسا دارویی) در مسیری پر پیچ و خم.
یک بار عمدن و بدون احتیاج ِ رفتن ِ به خلا، به توالت هواپیما رفتم (بله ما هم هواپیما سوار شده ایم!) به امید اینکه بتونم شهری رو که از روش رد میشدیم از نمایی متفاوت ببینم اما...
جا داره از نبود توالت در اتوبوس بسیار بسیار گِله بکنم چون بحران های بیشماری رو برام ایجاد کرده.
+ song of life ( به نظرم فوق العاده س و ارزش دانلود کردن و دیدنو داره)
....................................................................
++راضیم به ر ِضایَت وقتی راضی نیستی به ر ِضایَم. بذار به اسم منم تموم بشه هرچند ...
(خودش می دونه با کیَم!)
یادمان باشد اگر خاطرمان بود که... مرغ های همسایه ها واقعن دارن غاز میشن.
یادمان باشد اگر خاطرمان بود که... کی گفته انتخاب "کردنِ " ما آزاد نیست؟!
یادمان باشد اگر خاطرمان بود که... طلبِ عشق، ساعتی چَندِ راستی؟
یادمان باشد اگر خاطرمان بود که... کمتر بخوریم چون " به حالِ کسی می بایست گریست/ که دخلش بوَد هفده و خرجش بوَد بیست* " .
یادمان باشد اگر خاطرمان بود که... زود پا شیم بریم مَوال (این آزر وُردز !: مَبال) که داره خطری میشه...
*از ابیاتی که و ِردِ زبانِ پدر ِ گرامیه :))
به نظرتون مژگان! دقیقن دلش کجای مشهد رو می خواد؟
الف) پدیده شاندیز
ب) طرقبه
ج) کوه سنگی
د) هیچکدام
بدون شک شما هم مثل من گزینه ی "د " که همان هیچکدام است را انتخاب می کنید.
( ادامه ی مطلب را از دست ندهید)
وقتی از بانو سیمین بهبهانی در تلویزیون اسم به میان می آید، منم به خودم جرأت میدم و شاهکاری از اشعار ایشون را اینجا میگذارم!
خان را گرفتند
یکی خان بود از حیث چپاول
دوتا مستخدم خان را گرفتند
فلان م.لا مخالف داشت بسیار
مخالفهای ایشان را گرفتند
بده مژده به دزدان خزانه
که شاکیهای آنان را گرفتند
چو شد درآس.تان قدس دز.دی
گداهای خراسان را گرفتند
به جرم اخ.تلا.س شرکت نفت
برادرهای دربان را گرفتند
نمیخواهند چون خر را بگیرند
محبت کرده پالان را گرفتند
غذا را آشپز چون شور می کرد
سر سفره نمکدان را گرفتند
چو آمد سقف مهمانخانه پائین
به حکم شرع مهمان را گرفتند
به قم از روی توضیح المسائل
همه اغ.لاط قرآن را گرفتند
به جرم ارت.داد از دین اسلام
دوباره شیخ صنعان را گرفتند
به این گله دوتا گرگ خودی زد
خدائی شد که چوپان را گرفتند
به ما درد و مرض دادند بسیار
دلیلش اینکه درمان راگرفتند
همه اینها جهنم؛ این خلایق
ز مردم دین و ایمان را گرفتند