شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

اخ و تف!


به هر حال این اوضاعی است که می بینید و تفسیر لازم ندارد. قسمتمان این بوده یا نبوده دیگر اهمیت ندارد. سگ بریند روی قسمت و همه چیز. خیال دارم یک چیز وقیح مسخره درست بکنم که اخ و تف باشد به روی همه. شاید نتوانم چاپ بکنم. اهمیتی ندارد و لیکن این آخرین حربه من است تا اقلا توی دلشان نگویند فلانی خوب خر بود!

صادق هدایت

از: نامه 27 از: هشتاد و دو نامه به حسن شهید نورایی
کتاب چشم انداز، پاریس، 1379
( کپی کلمه به کلمه از کتابِ " بوسه در تاریکی" کوشیار پارسی)

گاهی خودمو یه آدمِ ساختار شکن می بینم اما وقتی خوب ریز میشم می بینم که بیشتر ساختار گریزم تا ساختار شکن، با این اوصاف، دلم " یک چیز وقیح مسخره (می خواد) که اخ و تف باشد به روی همه" که بعدها خیلیا که اون بالا بالاها نشستن نگن " فلانی خوب خر بود" !

نظرات 17 + ارسال نظر
فاطیما چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 20:09

نمیدونم....باید خوب بشم..پٌرم از حرف ِ بی حرفی!!!

باید داداشم برگرده باید این روزای گه تموم بشه...میدونی کلن شک کردم..به همه چیز..مثلن به اینکه چه اهمیتی داره من بیام از گرون شدن شیر بنویسم وقتی که داداشم تووی یه قفس ِ..وقتی که خونوادم از هم پاشیده..وقتی چشای مامانم دیگه اشک نداره..وقتی کمر ِ داداشم دوباره شکسته...اه بی خیال...سرت سلامت دوست خوبم....

+قدر ِ تک تک لحظه هات رو بدون.قبل از اینکه این اتفاق بیوفته آدم خوشحالی نبودم اما از وقتی این اتفاق افتاده فهمیدم چقدر عمیق میشه غصه داشت فهمیدم چقدر ساده میشه از دست داد..فهمیدم از این بد تر هم ممکنه اتفاق بیوفته....

فاطیما جان از ته دل آرزو می کنم که داداشِ گرامیت برگرده پیشتون و همه چی مثِ قبل بشه فقط بدون دوستایی مثِ من هستن که درسته دورند و فقط در حد کمی می شناسنت اما به یادتن.

مریم چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 13:32 http://soir.blogfa.com

عجب اثباتی کرده پس صادق هدایت... داستانهاشو دوست دارم.

داستاناش فوق العاده ان، به خصوص "حاجی آقا"ش.

فاطیما سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 22:16

دلما ن برایتان تنگ شده

منم فاطیما :( من میگم برگرد و بنویس البته اگه صلاح میدونی! برنمی گردی؟

الناز سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 20:00

زن بودی در گذشته؟ الان من از خنده کف زمینم انگشتم دارن تایپ می کنن
ر.ک: وب فرند منصی جون

مگه زن بودن تو قاموسِ شما ایرادی داره؟!
(این مشتِ محکمی است بر دهانِ استکبارِ جهانی و ایادیشان D: )

سانتاماریا سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 16:24 http://paeeze1363.blogfa.com

من کاری به این پست ندارم چون هیـــــــــــــــــــچی ازش نفهمیدم
بابا یکم به فکر من خنگول باش برادر من

فقط خوشحالم که حالت اومده سر جاش
بزنم به تخته

حالی نمانده که سر جایش بماند یا بیاید یا حتی برود! چیزی که هست اعتقادمان به ؛اخ و تف؛ است و لا غیر...

الناز سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 12:33

شوخی ری را یه پست گذاشته.میشناسمت دیگه.فک کنم خوشت بیاد


http://inwatermelonsugar.blogfa.com/

دستت درد نکنه، رفتم و خوندم و خوشمم اومد :)

شوخی سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 11:26

شوخی چقد قشنگه
موهاش حنایی رنگه
لپای سرخی داره
اصاب مصاب نداره

سام بلویکم! یه شوخیه دیگه اومده با یه شوخیه دیگه شوخی میکنه... من که میدونم کی هستی ;) آخه IPت داره میگه که کی هستی D: پس لطف کن و جعلِ اسم نکن و در ضمن خودتم اصاب مصاب نداری :))

الناز سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 11:09

هم ساختار شکنی و هم ساختار گریزی سرآخر کار دست آدم میده شوخی...
در برخی موارد با این عمل سگ محتر موافقم
مخصوصن در شانس من در کنکور دادن
شوخی پست هات دریچه ایی رو باز می کنه به روزی تراژدی های زندگی آدم...الان باز داغ دلم تازه شد

این کار یو که دستِ آدم می ده می ارزه به هزارتا آرامشی که در جهلِ مرکبِ...
تورو خدا کنکورو بیخیال شو دیگه، اااااه

الناز دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 19:58

من هیچوقت نظراتم تایید نمیشه...کلیسای واتیکان هم اینقد تبعیض بین ارتدوکس و کاتولیک نذاشت که تو میذاری
خبیث

باشه باشه، تسلیم... "گردن نهادیم الحکم لله"

فاطیما دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 19:29

پیشنهاد های بهترم خاک بر سری هستند!!!!!

:)) کشته مرده ی پیشنهادهای خاک بر سری هستم D:

عباس اکبری دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 19:12 http://abas.blogsky.com

راستی ما که چاه تفمان خشکیده چه کنیم. مطلب جدیدمو بخون ته جنحال افکنیه :دی

شما باید از کنه وجودتان تف سازیرو شروع کنید D: . چشم می خوانم...

زهرا یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 23:12 http://my-idea.blogfa.com

سلام
خیلی ها اینجا هستند که دلشون میخواد اینجور باشند.دلشون میخواد اینقدر وقیح بشن که بالاییها نگن طرف خوب خر بود.دلشون میخواد میله های قفس تنگ محدودیتها و تنگ نظریها و اعمال سلیقه های سخت و کورکورانه رو بشکنند.
ولی پرواز توی روز بارانی فقط پرهاتو خیس میکنه و نمی ذاره از یک محدوده ایی جلوتر بری و با سنگینی پر پروازت عاقبتت به جز سقوط نخواهد بود...
برای خراب کردن خانه بدساز باید زمانی رو انتخاب کرد که خودمون داخل خونه نباشیم.والا خودمون هم با خانه بدسازه نابود خواهیم شد و اونوقت کسی برای بازسازی خانه جدید باقی نخواهد ماند...
همان گریز از ساختار هم به هر حال پایه های ساختارو سست میکنه و نهایتش همان شکسته شدن ساختاره

خب تو روزای آفتابی پرواز می کنم، نمیشه؟!
گریز از ساختار مصداقِ این شعره به نظرم که "رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود"!

[ بدون نام ] یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 23:05

liiiiiiiiiike

tanx

friend یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 22:59 http://mansiiivakil.blogfa.com

های
راستش خیلی نفهمیدم این پست رو . قضیه رو واضح نگفتی. مثلن چیزی شده یا دیگران کاری کردن که پیش خودشون فکر کردن تو دور از جون بلانسبت خری؟؟؟!
ساختار گریز رو خوب اومدی (;

علیکم ال"های"
زیاد دنبالِ فهمیدن و فهمیده شدن نباش...

فاطیما یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 21:54

سگ بریند روی قسمت و همه چیز....


+سگ کم نیست؟؟؟

اگه پیشنهادِ بهتری داری بگو خُب...

علیزاده یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 19:31 http://www.samaninsurer.com/car-insurance.php

سلام
وبلاگت خیلی قشنگه. این پست رو پسندیدم. وقت کردی به ما هم سر بزن. هم تخفیف داریم هم جایزه

سلامُ من فک کردم کلی پستامو پسندیدی D:

عباس اکبری یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 18:30 http://abas.blogsky.com

بسی لذت بردیمو کیفمان کوک شد

کیفوریم به کیفور شدنتان.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد