هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم
درباره من
( ویرایش جدید، لطفا مطالعه بفرمایید )
من با شمایی که این جا را می خوانید متفاوتم. این تفاوت، از دیدگاه ِ من و شما نسبت به تمام امور ِ نشات گرفته است و سطح این تفاوت می تواند از کم تا زیاد متغیر باشد. شما مرا آن گونه که هستم بخوانید و سعی در قضاوت کردنم نداشته باشید و اگر نوشته هایم برایتان خوشایند و یا ناخوشایند بود در جریانم بگذارید و نقدم بکنید. نقد و نقادی را استوانه ی تمدن سازی نام نهاده اند، پس من از هر انتقادی استقبال می کنم. این کار می تواند یک تمرین ِ خوب باشد برای من و شما تا همدیگر را با تمام تفاوت ها بپذیریم و بتوانیم از طریق گفتگو از اصطکاک در روابطمان بکاهیم.
ادامه...
همین الان رمان کوری رو تموم کردم واقعا کتاب عالیی بود من که حال کردم مخصوصا با جمله آخرش که میگفت: فکر نمیکنم ما کور شدیم فکر میکنم ما کور هستیم کور اما بینا کورهایی که میتوانن ببینند اما نمیبینند فک کنم مثال حال همین الانه بعضی از ادما به خصوص خودم باشه
جدی؟ من اصلن نمی دونستم ژوزه به دار فانی پیوسته... منم کوری رو خوندم اما هیچوقت مجذوبش نشدم. فکر کردم هیچ فکر بکری پشت این رمان نیست چون طاعون رو قبلش خونده بودم و موضوعش برام تکراری بود. البته نمی دونم طاعون پیش از این رمان نوشته شده یا نه به هر حال من قبلش طاعون رو خونده بودم. اینجوری بود که موضوع کوری برام لوث بود. آخ که چقدم لجم گرفت زن اون دکتره آخرش کور شد!!!!(اگه درست یادم مونده باشه) اعصااااااب خورد کن... به هر حال روحش شاد (: ما که بخیل نیستیم (;
بله، دو سه سالی میشه که وداع کرده... خب دیگه سلایق متفاوتِ، و این اصن چیزِ بدیم نیست! حیفه اعصابت نیس؟! آروم باش D: الفاتحه مع الطلوات ;)
روحش با اولیا الهی قرین باشه فاتحه...
مع ااصلوات...
salam garche karesho dust nadaram vali tavalodesh mobarak.
به به، سلام به روی مبارکتون :) خوبید؟
شما روسی پسندید، میدونم
همین الان رمان کوری رو تموم کردم
واقعا کتاب عالیی بود من که حال کردم
مخصوصا با جمله آخرش که میگفت:
فکر نمیکنم ما کور شدیم فکر میکنم ما کور هستیم کور اما بینا کورهایی که میتوانن ببینند اما نمیبینند
فک کنم مثال حال همین الانه بعضی از ادما به خصوص خودم باشه
خوشحالم که خوشت اومد...
کوری رو نخوندم اما بلم سنگی رو خوندم..تولدش هم مبارک
من اما برعکس! کوری رو خوندم اما بلم سنگی رو نه... مبارک.
جدی؟ من اصلن نمی دونستم ژوزه به دار فانی پیوسته...
منم کوری رو خوندم اما هیچوقت مجذوبش نشدم. فکر کردم هیچ فکر بکری پشت این رمان نیست چون طاعون رو قبلش خونده بودم و موضوعش برام تکراری بود. البته نمی دونم طاعون پیش از این رمان نوشته شده یا نه به هر حال من قبلش طاعون رو خونده بودم. اینجوری بود که موضوع کوری برام لوث بود. آخ که چقدم لجم گرفت زن اون دکتره آخرش کور شد!!!!(اگه درست یادم مونده باشه) اعصااااااب خورد کن...
به هر حال روحش شاد (: ما که بخیل نیستیم (;
بله، دو سه سالی میشه که وداع کرده...
خب دیگه سلایق متفاوتِ، و این اصن چیزِ بدیم نیست!
حیفه اعصابت نیس؟! آروم باش D:
الفاتحه مع الطلوات ;)
ژوزه رو که نمیشناسم
ولی میگم تولدش مبارک
و حالا برای همین هم کتابش رو خریدم امیدوارم ارزش خوندن رو داشته باشه
ارزش خوندنو که داره ولی نمیدونم ازش خوشت بیاد یا نه؟! چون بالاخره سلیقه ها متفاوتند.