خیام برای من نه ریاضی دان است نه منجم و نه حتی حکیم!
من خیام رو دوست دارم چون وقتایی هست که غم دیروز و فردا احاطه ام می کنه و این خیامِ که به زمانِ حال بَرَم می گردونه، از فردایی که هیچ خبری ازش ندارم وا می رهاندم، بالاخص اونجایی که می سراید:
ایدل چو زمانه میکند غمناک
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت
*********
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات بجز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
*********
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
شما هم گویا مبرایید آقااااا
:)
تبرئه شد حس خوبی به آدم میده :) ولی از اون بهتر متهم نشدنه...
سلام واقعا شعرای خیام زیباست و پرمحتوا ممنون از مطلبت
بله همینطوره... خواهش میکنم، خوشحالم از آشناییتون
روایتها مختلفه
شنونده باید عاقل باشه
گمانم گوینده این بار!
:)
اگرچه من از اتهام مبرام
:)
باتشکر...
:)
اینقد پیچیده گفتین که نمیدونم اتهامی به من وارده یا منم مبرام از این اتهام؟!
:)
گویند بهشت و حور عین خواهد بود
آنجا می ناب و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق پرستیم رواست
چون عاقبت کار همین خواهد بود...
:)
اینجا: http://ganjoor.net/khayyam/robaee/sh87/ دیگرگونه نوشته شده!
یعنی چی به مریم یاد دادی به من چی؟
گویند بهشت و حورعین خواهد بود
آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک
چون عاقبت کار چنین خواهد بود...
فک کنم یادم رفتم جواب سوالتون روبدم. ژنتیک اهواز قبول شدم
مبارکتون باشه، براتون آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم.
سلام گزیده گزینی کردی... منم خیام رو دوست دارم ولی فک اینا رو از رو بیخیالی زمان مستی سروده...
چه خوب گفته. من از همه شاعرا بیشتر مولانا وحافظ رو دوست دارم.
مستم ز خُمر من لدن/ رو محتسب را غمز کن... مولانا از زبان خیام می گوید انگار!
سلام شوخی جان
چطوری؟
سلام.
ممنون بد نیستم، شما خوبین؟
سلام
تق تق ... با اجازه صاحب وبلاگ اومدیم تو :)
منم خیام رو خیلی دوست دارم ولی اگر به حرفاش گوش بدم کلا قید همه چی رو میزنم و دگه همش عشق و حاله
سلام.
خوش اومدین.
کاشکی بعد این هم همش عشق و حال می شد ولی فک نکنم...
یکمم ازینا بمن یاد بده
یک چند به کودکی باستاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک در آمدیم و بر باد شدیم
اره واقعا که همین طوره
بیشتر شعرایی هم که من از خیام شنیدم درباره غنیمت شمردن حال بوده
کم کن طمع از جهان و میزی خرسند
از نیک و بد زمانه بگسل پیوند
می در کف و زلف دلبری گیر که زود
هم بگذرد و نماند این روزی چند
وبلاگت رو دید زدم و لذت بردم وبه افتخارت یه سیگار زدم
میدونستی سیگار باعث افزایش هوشم شده ؟
اگه باور نداری به وبلاگ دختر سیگاری برو تا خودت ببینی
مرسی
جدی؟؟؟؟؟؟؟؟ پس به افتخارت منم دودشو میدم تو سینه ام!!