شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

تصور کنید اگه حتی...

تصور کنید که یک کتابی به شما معرفی شده و شما در به در دنبال آن کتاب هستید و البته دیگر تجدید چاپ نمی شود و در به دست آوردنش نا امید شده اید اما در کتاب گردی هایتان در یک کتابفروشی معمولی بهش بر می خورید و قیمت پشت جلد را نگاه می کنید و می بینید 4500 درج شده و خیلی خوشحال این کتاب را با بقیه ی کتاب ها به صندوق می برید تا پول را پرداخت کنید و می فهیمد قیمت کتاب به ریال است نه تومانچه حالی پیدا می کنید؟! از این بهتر می شود اتفاق بیافتد؟!


این تصور ِ زیبا، 4 سال پیش در یک کتابفروشی در بابلسر برایم اتفاق افتاد و آن کتاب هم " نظام های سلطانی" بود با نزدیک به 500 صفحه!


نظرات 8 + ارسال نظر
آسیه جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 02:36 http://a30pa30.persianblog.ir

تا 3سال پیش پالتو 150 تومنی بود که بشه 3 ماه رو باهاش گذروند ولی الان دیگه نیست...
کپ کردن منم واسه شیک بودن و قیمت مناسبش بود که بعد فهمیدم دنیا دست کیه...

به ما هم بگو بفهمیم دنیا دست کیه واقعا؟!

فاطیما جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 00:35 http://muddy.blogfa.com

چه حالی شدی حالا؟؟؟(آیکون بی اهمیت نشون دادن ِ موضوع)

حالی به حالی شدم خفن ( آیکون دل سوختن بعضیا )

پرستو پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 23:52 http://swallow-90.blogfa.com/

سلام
خوشحالیم که به دنیای مجازی برگشتید،
من یه کتاب اطلس آناتومی قطور با برگه های گلاسه که قیمتش بالغ بر 50000تومان بود رو خریدم 11000 تومان!! خیلی چسبید!
چاپ کتاب برمیگشت به سال 2000 که البته مطالبش دقیقا مطابق با آخرین چاپ بود!

سلام
ممنونم ازتون دوست خوب :)
گوارای وجودتون باشه، علی الخصوص برای شمایی که اصفهان درس میخونید این اتفاقا خیلی میتونه پررنگ تر جلوه بکنه

آسیه پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 14:40 http://a30pa30.persianblog.ir

بیا خدا شانس بده...
میخوای من میرفتم با دلار پام حساب میشد...

یه پالتو دیدم ذوق مرگ که 1500000ریال میشه 150000 تومن...بعد دیدم نخیر به تومن هست و من توهم زدم به ریال حسابش کردم...

حالا ما یه بار تو عمرمون یه شانس آوردیماااا
ما اصلا چشمون دنبال پالتوی 150000 تومنی نبوده تا حالا، مگه هست همچین چیزی؟!!

زهرا چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 18:23 http://roozhaie-zendegi.blogfa.com

سلام
بازگشت شکوهمند شما رو خیر مقدم عرض مینماییم!
پدرتون حالشون خوبه؟
این اتفاقی که برای شما پیش اومده برای من برعکسش پیش اومده و کل کیفمو به خاطر پیشگیری از آبروریزی خالی کرده

سلامٌ علیکم
بازگشتم بیشتر هدفمند بود تا شکوهمند.
شکر خدا خوبن، ممنون.
خدایا این بلایی رو که سر زهرا آوردی سر هیچ مومن و مومنه ای نیار :)

آترا چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 00:02 http://atranotes.blogfa.com/

کیفوری اصن ازون اعماق ته آدم غلیان میکنه در اینگونه موارد
منم ازینا موقع جستجوی کتاب برام پیش اومده اما دیگه نه در این حد فجییییع :)) 450 تا تک تومنی آخه!!!

باورش برام خیلی سخت بود! :)
فجیع؟! :))

پدرام سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 23:52

جانم اشتباه محاسباتی شده لطفا تشریف بیارید بیست وسه هزار و پانصد و پنجاه تومان بقیه پول کتاب رو پرداخت فرمایید

آنقدر این اتفاق برایم غیر ممکن جلوه می کرد در آن لحظه که چندبار از فروشنده تاییدیه مبلغ 4500 ریالی را گرفتم، پس اشتباهی نشده، دل یک جوانی شاد شده :)

Barannn سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 23:30

ینی این الان از اون تصورا بوداااااااااااااا..
از اونا ک حتی تصور کردنشم جیگر آدمُ حال میاره..

ولی خدایی چه حالی کردیا..
بیا..
اینم از بابلسر ما..
حالا هی بیاین بگین بده..
آخه کجاش بده..
به این خوبی..
اووووووووووووم..











:) خیلی باحال بود، خیلی
کی گفته بده؟!!!
حالا دیگه بابلسر شما؟! ما هم سهم الارث داریماااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد