شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

شـُر شـُر ِ عـَرق

فصل گرما کم کمک آغازیدن گرفت. با گرما به شدت در ستیزم!

وقتی هوا (فقط هوا و نه چیز دیگر) بس ناجوانمردانه سرد است گله ای ندارم، دوستش میدارم...

و این منم، مردی تنها در آستانه ی فصلی گرم ( فرخ فروغزاد!)


نظرات 10 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ چهارشنبه 3 اردیبهشت 1393 ساعت 23:15 http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﺁﻗﺎ ﻧﮕﻮﻭﻭﻭ اﻳﻨﺠﻮﺭﻱ...
ﻣﺎ اﺳﻤﻤﻮﻥ ﺭﻭﻣﻮﻧﻪ ﻫﺎاااا...ﺁﺳﻲ و ﭘﺎﺳﻲ

آسم و پاسم
ولی عاشقونه...

paeez سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1393 ساعت 18:52 http://www.paeezestan.blogfa.com

بنویسید تابستان و گرما بخوانید ؛آلرژی و عطسه !:(

+در سردی ناجوانمردانه هم یار و همراه دار شین ایشالا:)

ریز بینیاااا ;)

sab سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1393 ساعت 14:09 http://sabinaaa.blogfa.com

حاضرم تو گرما اب پز بشم اما یک باد سرد بهم نخوره همین الانش صبحاو عصرا بافتنى مى پوشم

ولَ کن!!!

ﺁﺳﻴﻪ دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 23:37 http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﻟﺒﺎﺱ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺩﺭﺻـﻮﺭﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻭاﻗﻊ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ اﻟﻔﺎﻅ ﻣﻼﻃﻔﻪ اﻱ ﭘﺎﻟﺘﻮ و ﺩﺭ ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺎﻧﺘﻮ...
ﻏﻴﺮ اﺯ ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﭘﺎﻟﺘﻮ ﻟﺒﺎﺱ ﮔﺮﻣﻲ ﺩﺭ ﻛﻠﻜﺴﻴﻮﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ

عنایت بفرمایید! دو دست پالتو... با احتساب قیمت پالتوهای مورد پسند ایشون که بالای یک میلیونند دو دست پالتو به عبارتی میشه... این تازه فقط دو دست پالتوش بود و سایر اقلام پوشیدنی ایشون بر ما معلوم نیست.

ﺁﺳﻴﻪ دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 22:34 http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﺧﺐ اﺯ اﻭﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻧﻮ ﺯﻣﺴﺘﻮﻧﻢ ﻳﻜﻴﻪ ﺣﺮﻓﻲ ﻧﺪاﺭﻡ ﺩﻳﮕﻪ ﺑﺰﻧﻢ

یعنی همه شون پالتو و لباسای گرمه یا نه همه شون بلوز و شلوار و مانتو و ...؟!
ما رو از این گمراهی در بیاورید :)

Barannn دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 22:14

من کلا سرماییم..
ولی طاقت گرمای زیادیو هم ندارم..

ولی خب فصل سرما رو بیشتر تر میدوستم..
میدونی چرا..؟؟
چون آدما خوش لباس تر میشن..
همه تی تیش ترن..
خخخخخخخخخخ

تازشم سرمارو ب خاطر گرماش دوس دارم..
مثلا تو سرما بری زیر کرسی یا مثه من دمای اتاقتو یه نمه بیاری پایین بعد بری زیر پتو جفت شوفاژ..
تازشم پتو رو بدی روو شوفاژ یه کرسی سیار درس کنی برا خودت..
بَلیَشَم..
















این کامنتو باید نشست چند بار خوندن، نه باید حفظ کرد اصن :)

آترا دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 20:57 http://atranotes.blogfa.com/

یکی دو بار که توو فصل گرما رفتیم عروسی دیدم دست عروس خانوم یه وسیله ای شبیه پنکه ( با سایز خیلی کوچیک تصور کن) دادن که مدام اونو میگرفت جلو صورتش تا گرما و تعریق باعث به هم خوردن گریم و آشکار شدن چهره ی واقعیش نشه
میتونی ازین وسیله استفاده کنی

من که چهر ام برای عالم و آدم رو شده، با اینا کارم راه نمیوفته.

زهرا دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 11:04 http://roozhaie-zendegi.blogfa.com

سلام
چی داره این سرما و فین فین دماغ و لرز صبحگاهی اونم با وجود ضخامت 100 سانتی متری لباس و سرماخوردگی و آنفلوآنزا و کوچه های خلوت که شماها عاشقشین؟!
اصلا محبت به ننه سرما برای من قابل درک نیست!!
من عاشق گرمام!

سلام
آخه میدونی چیه؟! سرمارو میشه یه کاریش کرد(لباس بیشتر پوشیدن یکی از راهاشه) اما گرما رو نمیشه هیچ کاری کرد!

ﺁﺳﻴﻪ دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 01:06 http://neveshtehayea30.blogfa.com

ﻧﺎﺯﻙ ﻧﺎﺭﻧﺠﻲ ﺑﺎﺯﻱ ﺩﺭ ﻧﻴﺎﺭ ﺩﻳﮕﻪ...
اﻭﻥ ﻃﺮﻓﺎ ﻛﻪ ﮔﺮﻡ ﻧﻴﺴﺖ...
اﻳﻨﺠﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻴﭽﻲ ﻧﺸﺪﻩ ﺩﻣﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺑﻪ 33...

خوش به حالتون نباشه پس !
باور کن نازک نارنجی بازی نیست، به گرما حساسیت دارم!!

خانوم مهندس دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 00:58

منم سرما رو بیشتر میدوستم
امروز هوا اینجا بهاری بود
با عطر بهار نارنج پیچیده در فضا
حتی تصورش هم حال ٱدمو خوب میکنه..

آره هوای اینجام بهاری فعلا اما نمه هایی از گرما رو نشون داده :(
یادمه این وقتای سال که میشد و ما سوار بر سرویس دانشگاه میرفتیم سمت دانشگاه] همه ی نگاهم توو راه به درختای نارنج بود و بهار نارنجای افتاده که زنهای محلی میومدن با جارو جمعشون می کردن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد