شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

شوخی های شبانه

هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست که من به زنده گی نشستم

به هم ریختن ِ آنی شالوده ی فکری!

دوستان سلام. می خواستم یه همچین پستی بذارم:


این پست رو می خوام در یه موردی گفتگو کنیم و ازتون مشاوره بگیرم.

به نظر شما اینکه یک نفر در شرایط ِ حال که به ازدواج فکر نکرده و نمیکنه، با دیدن یکی که به دلش نشسته (قضیه ی عشق در یک نگاه نیستااا) درسته که در تصمیمش بازنگری کنه اونم فقط و فقط به خاطر اون یک نفر؟


+ شرایط ِ حال برابر است با نداشتن ِ شرایط و آمادگی (که بیشتر جنبه ی اقتصادی داره) برای ازدواج از نظر ِ خودِ اون فرد.

++ بازنگری در تصمیم هم مساوی است با اقدام به خواستگاری کردن فقط به خاطر اونی که دیده و نه برای همه ی موارد ِ پیشنهادی بهش.


پ.ن: شما بشنوید که اون یک نفر شوخ ِ شب ِ اما باور نکنید! احساساتی شدن هم موقوف، ز تعارف کم کنید و بر مبلغ بیافزایید :)


اما بعدا پشیمون شدم، و دیگه یه همچین پستی نذاشتم که نذاشتم.


بعدها نوشت: دوستان علی رغم همه تاکیدات شما باید عرض کنم که همه چی به خیر و خوشی تمام شد و خطر از سرمون رفع شد! همه چی برای یک لحظه بود و این یک فکر آنی بود برای یک بازبینی ساده که آیا من آمادگی همچین برخوردی رو با یک قضیه ی جدی دارم یا نه؟ و از همه ی شما عزیزان تشکر می کنم که بهم مشاوره دادین ولی مرغ طرفای دل ِ من یه پا داره، اون یه پاش هم بدجور می لنگه و شاعر در همین مورد و خیلی بی ربط می فرماید: پای استدلالیان چوبین بود/ پای چوبین سخت بی تمکین بود ...

نظرات 20 + ارسال نظر
fatima جمعه 9 خرداد 1393 ساعت 02:14 http://muddy.blogfa.com

Dir fahmidam ashegh shodi:-D:-Dsag ashegh mishe???:-D

آره، سگ!

ﺁﺳﻴﻪ چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 02:29

ﻣﺮاﻗﺐ ﺩﺭ ﻧﻴﻮﻓﺘﻲ...ﺧﻮﺩﻡ ﺩﺭ اﻓﺘﺎﺩﻡ ﻛﺎﻓﻴﻪ

کیمیا.ش سه‌شنبه 6 خرداد 1393 ساعت 23:03

همیــــن؟؟!!!
من اینهمه نشستم با این نازنین انگشتانم کامنت تایپ کردم!
اگه من دیگه به شما مشاوره دادم! اگه من دیگه تجربیات گرانبهامو در اختیار شما گذاشتم!!!

میدونم چی میگین! گاهی اوقات هیچ چیز و هیچکس حریف عقل خودِ آدم نمیشه! حتی اگه سنگم به حرف بیاد

کی گفته که شما فقط " کیمیا.ش" هستین؟!
به نظر من شما " کیمیاگرید" یه کیمیاگر چیره دست با انگشتای نازنین اعجاز گر که میتونن آدمو تحت تاثیر قرار بدن :)

آسیه سه‌شنبه 6 خرداد 1393 ساعت 20:14

یعنی اگه منم واست زن پیدا میکردم میخواستی اینجوری بزنی تو دهنم؟؟؟؟

آسی زنی که تو پیدا کنی خودش " تو دهن زنه" ... آسی مقامات رو با من در نینداز!

محمد سه‌شنبه 6 خرداد 1393 ساعت 11:09

شایدم هنوز مجردی و تنهایی و نیاز جنسی اونقدر بهت فشار نیاورده که بخوای یه همچین منطقی رو کنار بذاری......در هر صورت طبق گفته ی این خارجیا تا 35 سالگی هنوز وقت هست که آمادگی ازدواج پیدا کنی......
ایرانیا هم که در امر ازدواج سن و سال نمیشناسن من پسر 16 دیدم که ازدواج کرده تا مرد 100 ساله!!!!!!!!

دست رو دلم نذار
آره بابا چیزی که زیاده وقته!

sab سه‌شنبه 6 خرداد 1393 ساعت 00:10 http://sabinaaa.blogfa.com

شوخى و عشق در لحظه؟
به حق چیزاى ندیده و نشنیده

عاشقم بر همه عالم...

لپ طلا دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 23:44



*** از آن هنگام که صفت نیمِ ما، بر طبق تحلیل های شما، قدرتی برابر با دو تا تک صفت، پیدا کرده است، دیگر حتی در مجامع علمی نیز این واژه ی "نیم" را استفاده می فرماییم!!! و پس از توضیحات شما برایشان، موجبات خنده و شادی اساتید را فراهم می آوریم!!!

شوخی به میان سایکولوژیست ها نفوذ پیدا می کند...

لپ طلا دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 20:49

سلاااااااااااااااااام.....

زوج درمانگران بیان می دارند که برای ازدواج باید به هفت بلوغ رسید، یکی از این هفت بلوغ، بلوغ اقتصادی است.... و بلوغ اقتصادی از مهم ترینِ این موارد هفت گانه است....

زوج درمان گران بیان می دارند که وقتی به صورت آنی شالوده ی فکری اتان به هم می ریزد، خودتان را در محیط هایی که قرار دهید که فرد مورد نظرتان هم در آن محیط ها هست... آن وقت می توانید تصمیم گیری عاقلانه تری داشته باشید....( این یک توصیه بود)!!!

تمامی روان شناسان، ازدواج را مایه ی آرامش روح می دانند....

+++ روان شناسان اسلامی، بر طبق پژوهش های انجام شده بر روی کیس های متعدد اعلام می دارند که اگر افراد ازدواج موفق داشته باشند، می توان اختلالات اضطرابی احتمالی اشان را به سادگی درمان کرد....

جامعه شناسان با نگاه بومی اعلام می دارند که به دلیل فرهنگ ایرانی+ فشارهای جامعه، ازدواج مایه ی آرامش دختران و پسران ایرانی است.....

*** به عنوان یک نیمچه مدرس زوج درمانی، نظر شخصی امان این است که تا از دست نرفته است، بجنبید!!!

می خواستم بگم که خوب شد نگفتی " نیمچه زوج درمان گرا" دیدم اون ته مه ها یه چی تو این مایه ها نوشتی!
اصلا این پست رو گذاشتم که شما یه نظر بدین، خوب شد که نظر دادین :)

مرسی از وقت و توضیحات.

ﺁﺳﻴﻪ دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 02:43

ﺳﻮﻙ ﺳﻮﻙ ﻳﺎ ﺷﻴﺦ...
ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻦ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻧﺪاﺭﻡ...ﭼﺸﺎﻡ ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ ﮔﻴﻼﺱ ﻣﻴﭽﻴﻨﻪ...
ﻓﻘﻄ ﻣﻴﮕﻢ اﻗﺪاﻡ ﻛﻦ...

ﺩﺭ اﻭﻟﻴﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﻮﺿﻴﺤﺎﺕ ﺭﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺟﺎﻧﺎ...

قدم رنجه فرمودین
:)

مامان دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 01:19

بهتره تجدید نظر کنی ...تو ازدواج خیلی خیلی به توان بی نهایت مهمه طرف مقابل به دلتون باشه ...بقیه چیزها فرعه ..از جمله مادیات .......تازه شما دقیقا میدونید کی وضع اقتصادی خوب میشه .....اخه مگه میشه تو این کشور برنامه ریزی کرد ?.....پس همون بی برنامه پیش برو خدا کریمه .....

یک سوال، فقط تجدید نظر کنم یا بعدها هم تجدید فراش؟!

باور کنید خیلی از بزرگترا میگن که مادیات رو مبنا قرار نده و به خدا توکل کن اما باز این "منطق ِ" خوده آدمه که حرف اول و اخرو میزنه. ممنون از بزرگواریت مامان.

خبرنگار دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 00:03 http://ghasedake90.mihanblog.com

حالا خوبه ما هم پشیمون شیم و کامنت ندیم ؟؟؟

نه خوب نیست.

محمد دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 00:01

خب من نظرات دوستان رو خوندم همه عالی بود
فقط اینو بگم اگه دلت میخوادش پس حتما برو سراغش چون ممکنه با یه نفر دیگه ازدواج کنی ولی تا آخر عمر به دلت نشینه.
راجع به مسائل اقتصادی هم میتونی باهاش صحبت کنی من خانواده های دختری رو میشناسم که اصلا در مورد مسائل مالی زیاد پرس و جو نمیکنن فقط همین که میبینن طرف آدم خوبیه سریع میقاپنش ......در کل زیاد سخت نگیر که در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست.

بین نماز ظهر و عصرم استخاره کردم
خوب نیومده مبارکه دور سرم بگرده!

امیدوارم دختر اون خونواده ها کچل نباشن! (این مزاح متاسفانه جنبه ی یک واقعیت بد رو در جامعه داره که اینجوری جا افتاده، خیلی بده خیلی)

بابت همه ی کلمات و حرفای خوبتون ازتون تشکر می کنم. تا قسمت چی باشه.

بهار یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 10:32 http://yekdonyaharf.blogfa.com

سلام شوخ شب.از افزایش تعداد پست هاتون در این اواخر میشد تشخیص داد یه چیزیتون شده.حس ششم من چندروزه به شما مشکوکههههههههه.
برای نظر دادن در چنین مورد مهمی هم باید طرفین رو بشناسم فقط اینو به خاطر داشته باشین که اگه بعدا موقعیت مالی خوبی هم به دست بیارین ممکنه مورد مناسبی برای ازدواج پیدانکنین و حسرت بخورین.
+بعد هم پس انتظار داشتین به خاطر چندنفر از تصمیم برای ازدواج نکردن صرف نظر کنین؟؟هاااااااااااان؟؟؟؟

حس ششم شما دقیقا کجاتون میشه؟!
به خاطر 4 نفر ( شرع مقدس اجازه داده هاااا )

ممنون از همفکریت.

خانوم مهندس یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 08:48

مبحث ازدواج یه مبحث دلی و عقلی توامان هست اکه از نظر شرایط عقلی و منطقی هم ایشون اوکی هستن, چرا که نه چه کیسی بهتر از اینکه به دل بشینه و یک انتخاب معقول باشه, و اما درباره شرایط اقتصادیتون میتونید با خودش مطرح کنید انشاءلله که بپذیرند و با هم این مسیر پر پیچ و خم زندکی رو بکذرونید و بسازیدش

کار ِ معقول آدم ِ معقول می طلبه، دریغ!

ممنون از این همه جمله ی مهندسی شده.

کیمیا.ش یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 01:53 http://rhamnusia.blogfa.com

معمولا شرایط و موقعیتهای خوب حالا در هر زمینه ای، زمانی برای آدم پیش میاد که آمادگی پذیرشش رو نداره و احتمال اینکه بعدها از نپذیرفتنش پشیمون بشه بسیار بالاست!
به عنوان فردی که در این شرایط قرار گرفته میگم نکنه یه وقت انقدر دست دست کنی که بعدا شرمنده عقل و قلبت بشی!
اگر فکر میکنین که طرفتون شرایط خوبی داره و پای دل هم وسطه پس بی خیال فکر و تصمیمات گذشته بشین و حال رو دریابین! امکان داره بعدها که شما آمادگی ازدواج دارین فرد مورد نظر شما پیدا نشه.
در مورد شرایط اقتصادی هم میتونین امیدوار باشین که یه فرجه چند ماهه یا چند ساله(بسته به شرایط خودتون) بگیرین که یه سر و سامونی به وضعیت موجود تا رسیدن به سطح مورد رضایت خودتون بدین! البته با اوضاع فعلی مملکت امیدواری کلا کاری عبث و مضحک میباشد!!!
علی ای حال اون چیزی که تجربه ثابت کرده و البته نظر شخص شخیص بنده هم هست اینه که یک بازنگری کوچولو در تصمیمات گذشته اعمال بفرمایین، دیگه یه آشنایی اولیه ضرری که نداره همون موقع که نمیخوان بشوننتون پای سفره عقد، شب هم به زور نگهتون دارن. حالا درسته که شما "شوخِ شب" ین ولی خب حساب کتاب داره!!! (شوخی جان، مبادا شوخی بنده رو به دل بگیرین)
انشالله که خوشبخت شوید.
دست راستتون هم زیر سر بقیه دوستان!
البته من اینا رو با جناب شوخی نبودما، با همون کسی بودم که مشاوره میخواست!

اوووووف! چقدر حرف زدم

+اینجا چرا نمیشه کامنت خصوصی داد؟!
+من کلا با گفتگوی تمدنها(!) موافقم!

حالا دیگه کارای من حساب و کتاب نداره؟؟!!
الان که فکر می کنم می بینم راست گفتینا :)

ممنون از این همه حرف و نکته ی ظریف.
+ می تونی بری قسمت " تماس با من" واقع! در طرف راستِ وبلاگ.
+منم با شما کلهم اجمعین موافقم.

محمد یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 00:14

اگه به دلت نشسته حسابی طرفو بچسب که دیگه عمرا کسی پیدا بشه که به دلت بشینه،هر کسی به همین راحتی به دل آدم نمیشینه ها.
در مورد بقیه ش هم فردا میام توضیح میدم الان وقت ندارم.
فقط اینو بگم حالا شما یه خواستگاری بکن چیزی از دست نمیدی از کجا معلوم که طرف جواب مثبت داد و .........

ایضا:
چسبش زود ول می کنه لامصب! چقدم روحیه دادیاااا

مرسی از بیان نکات.

محمد یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 00:09

اگه به دلت نشسته حسابی طرفو بچسب که دیگه عمرا کسی پیدا بشه که به دلت بشینه،هر کسی به همین راحتی به دل آدم نمیشینه ها.
در مورد بقیه ش هم فردا میام توضیح میدم الان وقت ندارم.
فقط اینو بگم حالا شما یه خواستگاری بکن چیزی از دست نمیدی از کجا معلوم که طرف جواب مثبت داد و .........

چسبش زود ول می کنه لامصب! چقدم روحیه دادیاااا

مرسی از بیان نکات.

sab شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 23:44 http://sabinaaa.blogfa.com

بنظرم اگه به دلت نشسته اره اینکارو بکن چون معلوم نیست بازم کسى سر راحت قرار بگیره که ىه اندازه اون به دلت بشینه
البته یک اصل ثاىت شده اى هست که مى گه قلب مردان پر جمعیت ترینشهر ججهانه::-))

تو باید یه تیکه به من بندازی حتما :(

تی فدا فور راهنمایی

آترا شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 23:33

به نظر من حالا که به دلت نشسته ( هر چند خودت میگی جریان عشق دریک نگاه نیست اما خب نمیتونی منکر جریان علف و بزی و ... بشی )ارزششو داره که توو تصمیمت تجدید نظر کنی فقط حواست باشه طوری نکنی که طوری بشه که طرف فک کنه طوری شده ... الان کاملا متوجه شدی دیگه من چی گفتم ؟

تو بگی "ف" من " فرحزادم".

ممنون از آترا فشانیت.

ریوار شنبه 3 خرداد 1393 ساعت 23:25

ای ای ای
سه وزه ی چاو خومار
له دین ده رت کرد

به نظر من بهتره اقدام کنی و شرایطتت رو بگی و وقت بخوای تا شرایط مناسب رو پیدا کنی .
حداقلش اینه پشیمونی برا بعد نمیمونه که چرا پا پیش نذاشتی

ای خالوی ریوار
ریگاکه م دوره

ده س خوشیت لی ئه که م.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد